۴۰ ویژگی شخصیت های توسعه یافته| عزت نفس سالم| عزت نفس قوی

پیش نوشت اول _ هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای برای نوشتن راجع به ویژگی های شخصیت های توسعه یافته نداشتم، خیلی اتفاقی همین چند روز پیش، حین مرور ذهنی و فکر کردن به افرادی با این خصوصیات به نظرم رسید تهیه ی لیست در این مورد بد نیست.

تقریبا از تمام جملاتی هم که راجع به این افراد از طریق پادکست ها و فایل های ویدئویی و سخنرانی ها شنیده بودم و جایی یادداشت نکردم اما همیشه مرور شدند استفاده کردم، حتی نکته ای کوچک در یک توییت ساده که صرفا قابل تامل بود، بنابراین ادعایی ندارم که تمام این جملات از نظر علمی قابل دفاع هستند بعضی صرفا  برداشت شخصی هستند.

 

پیش نوشت دوم _هرچند نوشتن درباره ی هر کدام از موضوعات مرتبط با سلامت روان آن هم در جامعه ای که عزت نفس شهروندانش هر روز در معرض تهدید است کمی خوش خیالانه به نظر می رسد اما چه کسی از فردا خبر دارد؟ تا کی آنچه باید بنویسیم و بگوییم را به فردایی بهتر موکول کنیم؟ لازم به توضیح نیست که دستیابی به  بعضی از این ویژگی ها در جامعه ای که افراد تحت فشار هستند نه تنها آسان نیست بلکه سخت و پرچالش و بعضا طاقت فرسا هم هست اما چاره ای هم نیست، درگیر این فرایند شدن ( حتی به عنوان یک سرگرمی فکری و نه بیشتر) و کند و گسسته پیش رفتن از گرفتار افسردگی شدن و هرگز پیش نرفتن بهتر است.

 

پیش نوشت سوم _قبل از نوشتن مورد به مورد ارائه ی توضیحات تکمیلی دیگر هم لازم است :

 

شخصیت توسعه یافته یا افرادی با عزت نفس قوی ؟

 در اینجا بین مفهوم شخصیت توسعه یافته و عزت نفس قوی تمایزی قائل نشدم. این دو مفهوم تفاوت هایی در تعریف با هم دارند اما تاحدی همپوشانی  هم دارند. عزت نفس واژه ای ست که بار مفهومی اخلاقی و ارزشی دارد و شخصیت توسعه یافته هم بار مفهومی رشد کیفی (هر چند اصطلاح شخصیت رو به توسعه شاید بهتر حق مطلب را ادا کند اما از آنجا که این واژه  مصطلح نیست در اینجا استفاده نشد) از طرفی غالب مواردی هم که در اینجا به آن ها اشاره شده مربوط به چالش های طی شده فرایند تقویت عزت نفس هستند.

بعضی از ویژگی های فهرست شده صرفا توصیف کننده ی شخصیت های کاریزماتیک هستند، اما کنار هم گذاشتن چند ویژگی کنار هم تصویر کامل تری به ما می دهد.

هر کدام از این ویژگی ها، توصیف کننده ی کسانی ست که مشغول و متمرکز بر توسعه شخصیت خودشان هستند، در واقع چهل ویژگی افرادی که شخصیت های توسعه یافته ای دارند شاید عنوان کلی تر و مناسب تری هم باشد بدون اشاره به عزت نفس، اما از آنجا که هسته ی یک شخصیت توسعه یافته را عزت نفس تشکیل می دهد و از طرفی در سال های اخیر خود کلمه ی عزت نفس یا اهمیت تقویت آن خیلی رایج شده است و تبلیغات هم در این مورد کم نبوده استفاده از واژه ی عزت نفس هم منطقی بود، درواقع هر چه فکر کردم بیشتر به این نتیجه رسیدم که نمی شود تصوری از کسی داشت که روی توسعه ی شخصیت خودش کار کرده اما با مسئله ی عزت نفس رو به رو نشده، شاید همین پیش فرض که تا مسئله ی عزت نفس برای تو حل نشود به توسعه ی شخصیت نمی رسی باعث شد این دو مفهوم را کنار هم قرار بدهم.

از طرف دیگر اصطلاح “تقویت عزت نفس” آنقدر رایج و پرکاربرد شده که اخیرا به شکل نخ نما شده ای به سمت تکنیک های سطحی زودبازده گرایش پیدا کرده است و صرفا اشاره به این اصطلاح هم جالب نبود. شاید نیاز باشد در سال های آینده از این واژه هم گذر کرد چرا که کارکرد خودش را کم کم از دست می دهد و هر چه افراد بالغ تر

می شوند بیشتر به این نتیجه می رسند که راه حل های زودبازده مسئله ی آنها را در درازمدت حل نمی کند.

 

بر اساس پژوهش یا برداشت شخصی

 به نظر نمی رسد همه ی این چهل مورد در یک فرد جمع شود، بلکه هر کدام با شدت و ضعف های متفاوت در هر فرد وجود دارد بعضی قابل تعمیم به اکثریت و بعضی دیگر ممکن است قابل تعمیم به تعداد بیشتری از این افراد نباشد و البته این لیست همچنان جا برای تکمیل شدن دارد.

کدام مورد ها پشتوانه ی پژوهشی دارند:

  نکته هایی که ازکتاب های متیو مک کی و پاتریک فلینگ درخاطرم مانده بود : موارد چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم، یازدهم، شانزدهم، نوزدهم، بیستم، بیست و یکم، بیست و هفتم، بیست و هشتم، سی و پنجم و بقیه وابسته به شنیده ها و برداشت شخصی هستند.

من گاهی وقتی مصاحبه ای از فردی موفق در کسب و کار و روابط اجتماعی می دیدم و این طور استنباط می کردم که این فرد وقت و هزینه صرف توسعه ی شخصیتش کرده است، نکاتی را یادداشت می کردم و بعد به عنوان یک ویژگی به این فهرست اضافه کردم، بنابراین این فهرست خالی از سوگیری نیست،با این حال مرور و فکر کردن به هر مورد برای خودم کمک کننده بود و شاید برای شما هم که آن را می خوانید مفید باشد.

 

اهمیت تکرار

 در این فهرست نمونه های تکراری هم احتمالا زیاد خواهید دید یا جملات مشابهی که از افراد دیگری شنیدید یا خواندید با این حال از اشاره به این موارد صرفه نظر نکردم چرا که مرور و تکرار جملاتی که قصد داریم آن ها را به بخشی از الگوی رفتاری خودمان تبدیل کنیم همیشه کمک کننده است البته که این قاعده در مورد همه صدق

نمی کند و بعضی فقط برای کنجکاوی این نوشته را می خوانند.

 

سرنخ ها

 ویژگی های این لیست ممکن است با گذر زمان تغییر کنند و مواردی کم یا اضافه شوند. مرور آن احتمالا به ما سرنخ هایی می دهد تا بهتر متوجه شویم آیا رو به رشد هستیم یا نه؟ گرچه راهکاری ارائه نمی شود اما  بعضی از همین سرنخ ها کمک می کند هدفمندتر و هدایت شده تر سراغ منابع مطالعاتی مرتبط برویم،مثلا این مورد که فردی با عزت نفس بالا شفقت نسبت به خود را یاد گرفته است به او جهت می دهد تا سراغ مطالعه ی کتاب هایی درباره ی شفقت ورزی برود.

البته بد نیست در اینجا به این موضوع هم اشاره کنم که بعضی ممکن است با خواندن چنین فهرستی در دام خودارزیابی دائمی گرفتار شوند که چنین اتفاقی خودش محدود کننده و بازدارنده ی رشد است، به هر حال امیدوارم خواندن این لیست چنین اثری ایجاد نکند.

 

اهمیت دیدن یا تجسم یک الگو

از طرف دیگر کم نیستند افرادی که به ندرت در زندگی شان با کسانی رو به رو شدند که شخصیت توسعه یافته ای داشتند،کمبود الگوی رفتاری که همیشه نیاز داشتیم او را مشاهده کنیم و از او یاد بگیریم یکی از نیازهای مهم ما بوده است که یا نادیده گرفته شده یا اهمیت آن درک نشده است. این لیست حداقل می تواند به ما کمک کند یک تصویرسازی یا تجسمی از چنین فردی در ذهن داشته باشیم.

 

تاثیر صاحب نظران

 در پایان لازم است به اسامی صاحب نظرانی اشاره کنم که در سال های اخیر به طور تقریبا مرتب نوشته ها و مقاله ها،صوت و ویدئو و هر آنچه از آن ها به دستم می رسید و فرصتی بود می خواندم و گوش می دادم و این روند به شکل غیر مستقیم در تهیه و تدوین این لیست موثر بوده است :

دکتر حبیب الله قاسم زاده،محمدرضا شعبانعلی، دکتر محمود سریع القلم، دکتر آذرخش مکری، دکتر لادن فتی، دکتر حسن حمیدپور، مطصفی ملکیان، دکتر علیرضا شیری و دکتر علی صاحبی

 

 

ویژگی های افراد با شخصیت توسعه یافته (عزت نفس قوی)

۱-به طرز راه رفتن خودش دقت می کند، باوقار و محکم قدم بر می دارد، نه خیلی تند و نه خیلی کند.

۲- در جمع های دوستانه با شوق به دوستانش نگاه می کند و با مهر به غریبه ها لبخند می زند.

۳- در جمع به اندازه صحبت می کند و نیازی ندارد با تصاحب وقت دیگران، افراد حاضر درجمع را وادار کند به  حرف هایش گوش دهند.

۴- شرم و اضطرابی که موقع رو به رو شدن با ضعف هایش تجربه می کند می بیند و می پذیرد اما این احساسات او را برای مدت طولانی منفعل و سرخورده نمی کنند. انعطاف پذیری به او کمک می کند در دام هیجانات منفی اسیر نماند.

۵- درک واقع بینانه ای از توانمندی های خودش دارد و قدردان آن هاست و از بهبود توانمندی ها و حرکت در مسیر رشد سیر نمی شود.

۶- حسادت را در خودش می بیند و آن را مدیریت می کند، به عبارت بهتر حسادت را احساس می کند اما تصمیمی بر اساس این احساس نمی گیرد.

۷- از اعتراف کردن به اشتباهاتش شرمنده نیست اما لازم نمی بیند هر جا و در هر موقعیتی هم این کار را انجام دهد. اغلب مشغول یادگیری موقعیت سنجی_ به عنوان یک مهارت است.

۸- یاد گرفته است شتاب زده راجع به خودش قضاوتی نکند و  با غلیان احساسات بر مبنای پیش داوری راجع به خودش تصمیمی نگیرد.

۹- یاد گرفته است قولی که به خودش می دهد را دست کم نگیرد.

۱۰- سبک فروتنی مخصوص به خودش را دارد نه اعتقاد به شکست نفسی دارد و نه نادیده گرفتن خودش را ارزشمند جلوه می دهد و در عین حال نیازی ندارد دستاوردهایش را به رخ دیگران بکشد.

۱۱- آنقدر با نقطه ضعف هایش مشغولیت فکری ندارد تا گرفتار خطای بیش برآورد آن ها شود هرچند از خطای کم برآورد کردن توانمندی هایش گاهی عامدانه استفاده می کند تا ناخواسته درجا نزند.

۱۲- با تعریف و تمجید دیگران خام نمی شود تا از منافع و ارزش های شخصی اش دست بکشد.

۱۳- از شوخی هایی که لازمه اش تحقیر و تمسخر دیگران است لذت نمی برد.

۱۴- لازم نمی بیند سلیقه، عقیده و ویژگی های شخصیتی اش را برای دیگران توجیه یا اثبات کند.

۱۵- اگر کسی از او تعریف کند در پاسخ تشکر می کند و لزومی نمی بیند با شکست نفسی تعریف طرف مقابل را رد کند.

۱۶- با اینکه نسبت به خودش جدی و سختگیر است اما گرفتار سرزنش کردن های افراطی نمی شود.

۱۷- ارزشمندی اش را در گرو مدرک تحصیلی، موقعیت شغلی و موقعیت اجتماعی نمی بیند بلکه دستیابی به موفقیت های شغلی و تحصیلی را پیامد احساس ارزشمندی می داند.

۱۸- بر خلاف افراد با عزت نفس شکننده که فقط به هوش و استعداد و توانمندی هایشان می بالند، او یاد گرفته است به تلاش و توانمندی هایش به یک میزان بها بدهد و به حد کافی به آنها افتخار کند.

۱۹- شفقت نسبت به خود را یاد گرفته است.

۲۰- گرفتار خطای تعمیم افراطی نمی شود یعنی اگر در زمینه ای توانمند است این توانمندی را به زمینه ای نامربوط نسبت نمی دهد به عبارت بهتر، درک می کند کسی که در هنر می درخشد قرار نیست در ورزش هم همان میزان درخشش داشته باشد.

۲۱- تجربه ی احساس شرم او را ناتوان و بی اراده و دلزده نمی کند.

۲۲- در امورات جزئی و روزمره، اعتقادی به فداکاری به عنوان یک سبک رفتاری ندارد و از کسی هم انتظار ندارد برای او فداکاری کند.

۲۳- اگر رفتاری آزاردهنده و تکرار شونده از طرف دوستان و نزدیکانش ببیند لازم می بیند تا در این مورد صحبت کند. هیچ اعتقادی ندارد به اینکه با بی تفاوتی می شود به تحمل آزار ادامه داد. او می داند ادامه ی این رفتارها در بلند مدت به عزت نفسش لطمه می زند.

۲۴- از نیاز به تایید شدن و تحسین شدن توسط دیگران عبور کرده است، از دریافت تایید و تحسین خوشحال می شود اما نیازمند آن ها نیست.

۲۵- به راحتی و شتاب زده رفتارهای دیگران را توهین و بی احترامی برداشت نمی کند.

۲۶- اجازه نمی دهد گله و شکایت از دیگران تبدیل به الگوی رفتاری در او شود.

۲۷- مسئولیت احساساتش را به عهده می گیرد و سهم دیگران را در بروز احساسات دردناک بیش برآورد نمی کند.

۲۸- مسئولیت رفتار هایشان را تمام و کمال به عهده می گیرد و در این مورد نسبت به خودش سخت گیر است و رفتارهای اشتباهش را حتی اگر کسی از او نخواسته باشد جبران می کند.

۲۹- در روابط اجتماعی و روابط عاطفی درک روشنی از ارزش ها و قواعد رفتاری خودش دارد.

۳۰- خودش را در موقعیتی قرار نمی دهد تا مجبور شود با افراد بددهن و عصبی همکلام شود.

۳۱- وقتی دستاوردی به دست می آورد در خلوت و با خودش بیشتر احساس رضایت و شادی را تجربه می کند تا در حضور دیگران.

۳۲- برای انتخاب نگرش ها و ارزش هایش وقت صرف کرده و با خودسازی و مطالعه آنها را به دست آورده است بنابراین عضو شدن در گروهی که دیگران نگرش ها و ارزش هایش را درک نمی کنند نمی پذیرد.

۳۳- از بازی ” وانمود کردن “در رابطه با دیگران بسیار کم استفاده می کند چرا که اعتقاد دارد خود بودن به فرد قدرت و جسارت بیشتری می دهد حتی اگر جایی هزینه ای به او تحمیل شود.

۳۴- مرز بین گستاخی و جرات مندی را می داند و تشخیص می دهد که این مرز در هر موقعیتی منعطف و متغیر است و قرار نیست همه جا ثابت باشد. چنین انعطاف پذیری به یکپارچگی و انسجام  شخصیت او آسیبی وارد

نمی کند.

۳۵- در عین حال که به حق و حقوق خودش واقف است اما گرفتار و در بند استحقاق طلبی نیست.

۳۶- اغلب در خودش نیازی پیدا نمی کند که با چاپلوسی و دروغ گویی برآورده شود.

۳۷- اغلب به شکل متمرکز و هدفمند در پی رفع عیوب شناختی و رفتاری اش است اما نه در حدی که بخش عمده ی وقت و انرژی اش صرف این کار شود.

۳۸- از احساساتش مراقبت می کند و خودش را در معرض رنجش قرار نمی دهد . درپاسخ به این سوال بعضی اطرافیان که می پرسند : ” اگه نظرم رو بدم قول میدی ناراحت نشی؟”   می گوید: ” اگه فکر می کنی قراره ناراحت بشم پس نگو ! یا حداقل طوری بیانش کن که ناراحت کننده نباشه. “

۳۹- خود انتقادگری سازنده را موثرترین عامل در رشد فردی می داند.

۴۰- ضعف ها و اشتباهات دیگران برایش قابل درک است و با صبوری با آنها مواجه می شود.

 

پی نوشت : می دونم متن بیش از حد لزوم طولانی شده و مقدمه چینی زیاد بود. بیشتر دوست داشتم بنویسم و هر چی توی ذهنم هست رو شفاف مطرح کنم.

 

6 پاسخ

  1. به نظر من انسان توسعه یافته مفهومی فراتر و وسیعتر از انسان دارای عزت نفس است و مترادف و هم‌ارز قراردادن آنها درست نیست. عزت نفس جزء کوچکی از یک انسان توسعه‌یافته است و نه عمده آن.

    1. مسئله اینجاست که اتفاق نظر و قطعیتی در مورد این مفاهیم وجود نداره . من بر خلاف دیدگاه شما، در متن این ادعا رو مطرح کردم که هسته ی یه شخصیت توسعه یافته رو عزت نفس تشکیل میده و البته این ادعا قابل بحث هست ما می تونیم به تعاریف بعضی پژوهشگران و صاحب نظران اشاره کنیم و با استناد به اون تعاریف از دیدگاه خودمون دفاع کنیم اما بازم در این مورد اختلاف نظر همچنان وجود داره چون خیلی از مفاهیم علوم انسانی تعریف مطلق و ثابتی ندارند.
      این نوع مفاهیم در طول زمان هم تغییر می کنند
      تعریف عزت نفس و شخصیت توسعه یافته در سال های آینده ممکن هست متفاوت از درک و نگرش فعلی ما باشد.

  2. سلام،با سپاس از شما خانوم ممتازیان،مقاله ای ممتازو گویا و جامع،رو ارائه فرمودین،با احترام ب‌ديدگاه دوستان ب شخصه استفاده کردم و مواردی رو یاداشت ک ب عنوان الگوی رفتاری خودم اعمال کنم با آرزوی آگاهی وبیداری ویک شخصیت رشد یافته برای همه آرزومندان. سلیمانپور.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط