جهان تجربه

این روزها به کشف تازه ای رسیده ام :

در دنیای مطلوب من، واژه ی  “تجربه” یکی از پرمعنا ترین و درخشان ترین واژه هاست :

آدم هایی را دوست دارم که جهان تجربه شان هم گسترده است و هم عمیق، آن ها که به هر تجربه ای فارغ از دردآور بودن یا لذت بخش بودن،معنایی تازه می دهند.

آن ها که از هر اکت و عمل و رفتاری، از هر فکری، از دیده ها و شنیده ها، از بوها و مزه ها و لمس ها توشه ای بر می دارند و به خزانه ی تجربه شان اضافه می کنند،

کسانی که به استقبال درک و کشف تازه می روند و در این راه خستگی ناپذیرند، همان قدر که به تجربه گرایی عشق می ورزند در عین حال  معصومانه به مرزهای اخلاق هم ایمان دارند و در این مسیر به خودشان سخت می گیرند.

آن ها که می توانند دقایقی طولانی درباره ی یک برگ درخت حرف بزنند و جمله ای تکراری به زبان نیاورند.

آدم هایی تا این حد هشیار و زنده را دوست دارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط