هنر و زیبایی| آدری هپبورن

پیش نوشت : از نوشتن و خواندن راجع به آدم ها آن هم به شکل ستایش آمیز و کمی هم اغراق آمیز هیچ وقت لذت نمی برم بیشتر به این خاطر که این نوع نگاه بیش از حد معصومانه و ساده انگارانه و حتی گمراه کننده است، مخصوصاً در مورد آدم هایی که اهل علم و تفکر و اندیشه ورزی و تحلیل هستند، تحسین و تأیید همه جانبه باعث می شود ضعف ها و خطاهای آن ها را کم رنگ و کم اهمیت ببینیم و مسیر کج فهمی مان را هموار کنیم و از نقطه ای به بعد تشخیص ندهیم که دفاع مان از دیدگاه های یک اندیشمند از نوع تعصب است یا متأثر از شناخت عمیق تر و دقیق تر آرا او . کوری می تواند اشکال ظریف تر و پنهانی تر هم داشته باشد؛ اما در مورد آدم هایی که هنر و زیبایی را به این دنیا عرضه می کنند چنین نظری ندارم، هنر و زیبایی در هر شکلی نوعی تسکین و درمان و شفاست و توصیفات ستایش آمیز قرار نیست به گمراهی ما منتهی شود و فقط علائق و سلیقه و ترجیح ما را نشان می دهد؛ آنچه در ادامه می نویسم یکی از همین ترجیحات است.

 

معرفی یک کتاب

معده درد و بی حوصلگی هر دو بهانه ی خوبی بودند تا بعد از مدتها مشغول خواندن یک کتاب ساده و خوش خوان شوم : آدری هپبورن یک روح زیبا . کتابی حدوداً سیصد صفحه ( البته تعداد زیادی از صفحات کتاب هم فقط عکس بود ) که شان فرر پسر آدری هپبورن آن را نوشته است.  با عنوان اصلی:

Audrey Hepburn, An Elegant spirit,2003

کتاب توسط نشر میلکان و با ترجمه ی آیدا کریمی در سال ۱۴۰۰ به چاپ هفتم رسید و منتشر شد. آنچه شان فرر در وصف مادرش نوشته را با چند کلمه و عبارت توصیف می کنم : رازآلود، ناکامل، غمگین مثل روح آدری، ساکت، صبور، پردرد، یک بغض محبوس

کتاب را دوست داشتم : گزارش گونه و توصیفی با تم عاطفی و گیرا و البته کمی هم عجیب بود، انگار شان فرر قصد داشت هم جمله هایی را بنویسد و هم ننویسد، حدس می زنم نسخه ی انگلیسی کتاب متن جذاب تری دارد.

در مورد ترجمه با وجود تلاش و دقت مترجم بعضی کلمات و عبارات و جمله ها برای من چندان ملموس نبود مثل این جمله :

“پدر او در حقیقت مرد منفصلی بود”

نمی دانم کلمه ی منفصل در اینجا ترجمه ی چه واژه ای ست اما ما در فارسی به کسی نمی گوییم ” مرد منفصل ” یا ترجمه ی مضحک روی به جای کلمه ی  Funny Face

(البته در ویکی پدیا هم همین کلمه ترجمه شده، حدس می زنم چون فیلم قدیمی ست بیش از پنجاه سال پیش یک نفر این کلمه را انتخاب کرده و دیگران هم به تقلید از او هنوز همین کلمه را در ترجمه ها استفاده می کنند)

یا این جمله : کفش هم برای مادرم بسیار مهم بود. کفش ها اساس اخلاق کیفیت بودند.

با این حال به طور کلی ترجمه به اندازه ای خوب بود که به  زیبایی و دلنشینی متن آسیبی نزند.

 

درباره ی آدری هپبورن

از دوران نوجوانی همیشه آدری را دوست داشتم و در همان سال ها سه تا از فیلم های او را چند بار دیده ام : سابرینا، تعطیلات رمی، معما ( برخلاف این سال های اخیر که به ندرت وقت برای فیلم دیدن پیدا می کنم، سال های نوجوانی اغلب با دیدن فیلم و سریال های زیاد سپری شد )

این دوست داشتن به خاطر این نبود که او یک هنرپیشه ی معروف هالیوودی بود، بلکه به خاطر ویژگی مرموز و تاثیرگذاری بود که در چهره اش وجود داشت: یک کیفیت معنوی که نمی دانم با کلمه ها چطور می شود به شکل دقیقی آن را توصیف کرد؛ مطمئنم اگر او یک نقاش، عکاس، طراح مد یا نویسنده هم بود به همین میزان دوست داشتنی بود، کم نیستند افرادی که می گویند او فراتر و متمایز تر از زرق وبرق و هیاهوی هالیوود و همکارانش بود و به خاطر همین تمایز خوش درخشید.

نمی دانم معیارش برای زیبایی چهره چه بود که خودش را چندان زیبا نمی دانست. من وقتی به عکس هایی که در آن ها به پهنای صورت لبخند زده نگاه می کنم احساس آرامش و نشاط دارم. بیلی وایلدر- کارگردان آمریکایی می گوید : خداوند بوسه ای بر گونه ی او زده و او به دنیا آمده بود.

شان فرر می نویسد مادرم یکی از بهترین مادران دنیا و بهترین دوستی بود که می شود داشت. با خواندن این جمله فکر کردم سعادتمندی آدم ها بعد از مرگ شان هم ادامه پیدا می کند، اگر کسی در وصف آن ها بگوید : “بهترین”

من همیشه درباره ی آدری می گویم او یکی از بهترین لبخندهایی را داشت که در تمام عمرم دیدم، هرچند بین بهترین من و بهترین شان فرر تفاوت های اساسی وجود دارد با این حال این واقعیت را نمی شود انکار کرد که شعاع تأثیرگذاری ما آدم ها روی همدیگر خیلی بیشتر از آن است که در تصورمان بگنجد؛ بدون شک آدری هیچ وقت فکر نمی کرد سی سال بعد از رفتنش از این دنیا آدم هایی پیدا می شوند که صورت او را می بینند و احساس آرامش ونشاط می کنند.

خلاصه و کوتاه از او

در بلژیک متولد و به شیوه ی ویکتوریایی تربیت شد. دوران سخت کودکی را در هلند اشغال شده سپری کرد و به واسطه ی جنگ و قحطی تا پایان عمر مفهوم گرسنگی را از یاد نبرد. دوران کار و پیشرفت را در انگلستان شروع کرد، توسط یک کارگردان فرانسوی کشف شد و برای اولین بار برای بازی درتئاتر به برادوی نیویورک رفت و بعد از آن به هالیوود و ستاره شدن رسید اما خودش را اروپایی تر از آن می دانست که به هالیوود احساس تعلق خاطر کند، روزهای عاشقانه و رمانتیک اش را در سوئیس و ایتالیا سپری کرد.

اوبر دو ژیوانشی فرانسوی طراح لباس های او بود، کسی که کمک کرد آدری به نماد مد اروپایی تبدیل شود و بعد از آن دوستی چهل ساله ی این دو نفر پابرجا ماند. پدرش را بعد از بیست و چهار سال در ایرلند ملاقات کرد، دیداری که بیشتر ناکام کننده بود تا امیدوارکننده.

رفتن به اتیوپی و سومالی و کمک به کودکان قحطی زده برای او یادآور روزهای سخت جنگ در دوران کودکی خودش بود.

اگر قرار باشد کسی باز هم سرگذشت او را بنویسد احتمالا این کلمات را زیاد تکرار خواهد کرد :

جدایی از پدر، کودکی سخت، گرسنگی، رقص و هنر، زیبایی، سادگی و وقار، نماد مد، پیراهن مشکی بلند، عشق به کودکان،خندیدن، گل ها و درختان، سفر، صلح

 

گزیده ای از جملات آدری در بیانیه ای خطاب به اعضای سازمان ملل متحد

_ هیچ کمبودی در منابع انسانی وجود ندارد، بلکه کاستی در اراده ی انسان است.

_ بسیاری از تحولات بزرگ اجتماعی در تاریخ مدرن مانند الغای برده داری، پایان دادن به استعمار، منزوی کردن آپارتاید، افزایش اجماع در خصوص محیط زیست و به رسمیت شناختن روزافزون حقوق زنان با تعهدات کلامی ای آغاز شدند که سرانجام به عمل تبدیل شده اند. در دهه ی ۱۹۹۰، ممکن است سرانجام نوبت کودکان باشد و رویای ما برای اجلاس بین المللی در خصوص کودکان و تصویب کنوانسیون حقوق کودک به واقعیت تبدیل شود

_ اینکه بگذاریم کودکان بمیرند راه چاره ای در مقابل افزایش بیش از حد جمعیت نیست، بلکه راه چاره برنامه ریزی خانواده و فاصله گذاری میان تولدهای فرزندان است.

_ انسان فقط با صلح است که می تواند زنده بماند و این ها فقط با توسعه می توانند با عزت به زندگی در آینده ادامه دهند؛ آینده ای که در آن می توان گفت ما وظیفه ی انسانی خود را انجام داده ایم.

 

یک توصیف رمانتیک

تاریخ، فرهنگ و طبیعت انگلستان، هلند، فرانسه،ایتالیا و سوئیس به سال ها زمان نیاز داشت تا کم کم و طی قرون متمادی زیبایی و سادگی و عشق را جمع کند تا روزی آن ها را در وجود آدری به نمایش بگذارد.

 

 

 

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط