آلن دوباتن نویسنده ی محبوب من است . نمی دانم چند سال دیگر هم همچنان مثل امروز مشتاق خواندن آثارش هستم یا نه،به هر حال به چند دلیل در حال حاضر نویسنده ای ست که بی تفاوت از کنارش عبور نمی کنم :
اول – سوالات زیادی داشتم(عمدتا در حوزه ی روابط عاطفی) و دوباتن پاسخ های قانع کننده ای به من داد و حالا کمتر احساس سردرگمی و گیجی دارم هرچند هنوز آنچه او می گوید را تماما زندگی نکردم.
دوم- خواندن آثار دوباتن (خصوصا درباره ی روابط عاطفی)کمک کرد تا جنس سوالاتم متفاوت از گذشته شود. به طور مثال سوالی که قبلا داشتم این بود:
چرا روابط عاطفی شکست می خورد؟
اما سوالی که حالا دارم این است:
چه مانع یا موانعی اجازه نمی دهد تا انتظارات واقع بینانه ای از روابط عاطفی داشته باشیم؟
سوم- دوباتن آنقدر با احترام از هنر و فلسفه و ادبیات می گوید،که احساس می کنی اگر آنها را نادیده بگیری گناهکار هستی و با خواندن آثار او تشویق می شویم تا برای تفکرو زیبایی بیش از پیش ارزش قائل شویم.
چهارم-باز هم بیش از پیش به یاد ما می آورد که دانش مثل یک شیء لوکس بی مصرف نیست که صرفا ابزاری برای تفاخر و فضل فروشی باشد بلکه دانش را باید به زندگی روزمره گره زد. دانش را باید خوب دید،شنید،بویید،چشید و لمس کرد. در غیر این صورت ارزش چندانی ندارد.
پنجم- مسائلی که رسانه ها آنها را بدیهی و بی چون و چرا نشان می دهند به چالش می کشد واز زاویه متفاوت به آنها نگاه می کند، به طور مثال اغلب کتاب های خودیاری که عمدتا نویسنده های آمریکایی نوشتند می گویند:
“شاد و امیدوار باش و باور داشته باش که موفق خواهی شد”.
در مقابل دوباتن به ما می گوید:
“وقتی غمگین و ناامید هستی باور داشته باش که اوضاع از این بهتر نخواهد شد در این صورت اول از دست انتظارات خودت نجات پیدا می کنی و بعد می توانی با اتکا به واقع بینی یک قدم به طرف جلو برداری”
2 پاسخ
سلام
راهاندازی این خونهی مجازی جدید(و لوکس 😉 ) رو بهتون تبریک میگم و امیدوارم مهمونهایی که به این خونه سر میزنن، بتونن مثل من حس خوبی از اینجا دریافت کنن و چیزهای جدیدی یاد بگیرن.
آلن دوباتن رو تازه باهاش آشنا شدهام و به قول شما، خوشبختانه به خوانندههاش کمک میکنه تا سوالهای بهتری از خودشون و اطرافیانشون بپرسند.
مثلا به جای گشتن مداوم دنبالِ «چرایی» شرایط و اتفاقاتی که خارج از محدودهی اختیار و ارادهی ماست، بهمون کمک میکنه تا بعد از پذیرش، سعی کنیم «چگونگی» کنار اومدن و رشد کردن در همین شرایط رو پیدا کنیم.
اکثر نویسندههای مدرسه زندگی هم همینطور نگاهی دارند که این خیلی خوب و آموزنده هست. (لینک کانال یوتیوب مدرسه زندگی
https://www.youtube.com/channel/UC7IcJI8PUf5Z3zKxnZvTBog )
موقع دیدن ویدئوهای کوتاه مدرسه زندگی، به این فکر میکنم که چهقدر ما باید نگاهمون نسبت به مدرسه و چیزهایی که درش به ما یاد میدن، به «واقعبینی» نزدیکتر بشه؛ و چه اشتباه بزرگی هست که تربیت فرزندانمون و یاد گرفتنِ «زندگی کردن» رو فقط بسپاریم به مدرسه یا جامعهای که درش زندگی میکنند.
…
.
ضمنا ویدئوی این لینک( https://youtu.be/DCS6t6NUAGQ ) هم برگرفته از مقالهای هست که خود آلن دوباتن نوشته و میتونه یک مرور سریع بر مباحث مرتبط با روابط عاطفی باشه.
سلام و ممنونم مجتبی عزیز
خوشحالم که حس خوبی از اینجا گرفتید.
چه خوب که لینک یوتیوب مدرسه زندگی رو اینجا ثبت کردید.
یادآوری خیلی خوبی بود.