در ستایش نوشتن

نوشتن را دوست دارم،فارغ از هر دستاورد و نتیجه ای،فارغ از اینکه خواننده ای حروف و کلمات و سطرها و بندها را بخواند یا اینکه همیشه ناخوانده و مهجور بمانند.

نوشتن از هر نوع و هر سبکی که باشد نجات بخش است:

تو را با خودت مانوس می کند

پاسخی برای بی قراری هاست و در عین حال بی قرارت می کند.

هم گریز از ذهن است و هم پناه بردن به ذهن و همین تناقض عجیب آن را خواستنی تر می کند.

نوشتن برای من یعنی کشف های تازه، درک جدید، دریافت های الهام بخش، روشن بینی، نظم دادن به ذهن، سفر در دنیای کلمات، رقصیدن با کلمات، بازی با کلمات، شکستن دیوار سنگی سکوت، رسیدن به معنا، سبکبار شدن، از زمین و زمان جدا شدن، تجربه ی تنهایی دلچسب.

فقط آدم ها نیستند که می خندند یا گریه می کنند و صدها کارکرد دیگر دارند،نوشته ها هم چنین خاصیتی دارند :

بعضی پر از بغض هستند، بغض های باز نشده

بعضی اشک آلود و گریان هستند.

بعضی سرشار از امید و آرزومندی هستند.

بعضی پر از تمنا و درخواست هستند،گاهی کاملا غیر مستقیم و پنهان

بعضی شاد و سرخوش هستند.

بعضی پر از سکوت هستند و تو باید کشف شان کنی

بعضی آنقدر جانانه هستند که هیچ وقت فراموش نمی شوند.

بعضی نوشته ها می فهمند، بعضی از آن ها می فهمانند.

اینکه نوشتن نوعی اعجاز است، اغراق آمیز نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط