گفتگو با یک فیلسوف | جملاتی از ویل دورانت |معنای زندگی

سال ۲۰۲۲

درباره ی ویل دورانت

ویل دورانت تاریخ نگار و فیلسوف آمریکایی در سال۱۸۸۵ در نورث آدامز- یکی از شهرهای شرقی ایالات متحده متولد شد. اول زیست شناسی و بعد فلسفه خواند ( زیرنظر جان دیوئی) و در طول زندگی اش کارهای ارزشمند زیادی انجام داد از جمله تدریس،جهانگردی ،خواندن و نوشتن و نوشتن . با همکاری همسرش آریل دورانت بیش از ۵۰ سال از عمرش را صرف نوشتن مجموعه ی یازده جلدی تاریخ تمدن کرد.

او به دو موضوع ایمان داشت : تاریخ و طبیعت. ویل دورانت به دنبال کشف و فهم تصویر بزرگ تر از جهان هستی بود. در سن ۹۲ سالگی کتاب قهرمانان تاریخ را منتشر کرد که خلاصه ای ست از مجموعه کتاب های بی بدیل تاریخ تمدن.

در سال ۱۹۸۱ در سن ۹۶ سالگی سفر او در این دنیا به پایان رسید.

گفتگو با ویل دورانت

همان طور که در اینجا توضیح دادم آنچه در ادامه می خوانیم گفتگوی خیالی من با ویل دورانت است. جمله ها همه مستقیم و غیر مستقیم از او هستند که من به شکل پراکنده از کتاب هایش،خصوصا کتاب ” درباره ی معنی زندگی ” انتخاب کردم و در اینجا نقل می کنم .

بر می گردیم به سال ۱۹۳۲ و از آنجا تا اواخر دهه ی ۱۹۷۰ پیش می رویم :

ساجده : ویل دورانت عزیز من از آینده آماده ام : سال ۲۰۲۲٫ می دانم که شما همیشه به آیندگان امید داشتید و می گفتید اوضاع آینده از این بهتر خواهد شد . قضاوت در این مورد که دوران ما چقدر در مقایسه با دوران شما بهتر شده است برای فردی معمولی مثل من اصلا آسان نیست ( اختصاصا از نظر فهم و آگاهی و بینش نه مسائل دیگر) آیا این امکان که ما در مقایسه با مردم دوران شما به اطلاعات بیشتری دسترسی داریم به این معنی ست که به بینش بیشتری هم دست پیدا کردیم ؟ نمی دانم . تنها چیزی که می دانم این است که ما در دورانی زندگی می کنیم که آگاهی های متکثر و بعضا متناقض از یک طرف باعث آشفتگی و از طرف دیگر باعث وجد و لذت و غرور بسیاری از ما شده است. دانشمندان و محققان بسیار بیشتری نسبت به دوران شما این امکان را پیدا کرده اند که خودشان را به دیگران معرفی کنند و با شیوه های جدیدی که یاد گرفته اند درستی دیدگاه شان را به دیگران بقبولانند. در دوران ما حتی تعریفی که از دانشمند داریم هم تغییر کرده است. با این اوصاف شما فکر می کنید امروز یادگیری چه چیزی می تواند برای ما مهم و اساسی باشد؟

ویل دورانت : بهتر است تصویری که دانشمندان در هر دوره ای از تاریخ از علم و آگاهی  ترسیم می کنند را “شکلی گذرا در شهر فرنگ گمان های انسانی ببینیم. باید به یاد داشته باشیم که هیچ چیز قطعی یا پایداری در مورد این تصویر وجود ندارد و آینده احتمالا به آن خواهد خندید همان طور که ما امروز به آکوئیناس و آنسلم و اسکوتس و آبلار می خندیم . باید یاد بگیری که حتی به دانشمندان هم شک داشته باشی . ” فیزیکدان ها نمی دانند ماده چیست،زیست شناسان نمی دانند حیات چیست،روان شناسان نمی دانند هشیاری چیست. جزمیات شجاعانه ی آن ها تاکیدهایی گذرا بر اجزا یا وجوهی است که با پدیده های کلی اشتباه گرفته شده اند. ” یاد بگیر فریب جزمیات و عقاید خشک و متعصبانه را نخوری.

ساجده : کم نیستند دانشمندان و متفکرانی که از کشفیات خودشان لذت می برند و بعد با سرسختی و سماجت می خواهند اثبات کنند که دیدگاه شان درست و بی نقص است.

ویل دورانت : تو هم مثل آنها ” از واقعیت های علم حظ ببر و به نظریه های سطح بالایشان بخند.”

ساجده : جمله ای کوتاه در مورد آنچه ضروری ست یاد بگیریم به من بگویید .

ویل دورانت : آنچه ضروری ست یاد بگیری ” انضباط شخصی جدی و توانایی خویشتن داری برای رنج کشیدن و پشتکار داشتن ” است .

ساجده : به نظر شما چه چیزهایی مهم است که فراموش نکنیم و همیشه آنها را به خودمان یادآوری کنیم ؟

ویل دورانت : این نکته ها را که نتیجه ی سال ها تجربه ی من است فراموش نکن :

  1. خودت را به عنوان جزئی از یک کل بپذیر و یادت باشد منزوی شدن از گروه باعث می شود زندگی را خالی و بیهوده و بی معنا ببینی . ” پیش از این گفته بودم کسانی که اجزای همکار در یک کل هستند،دچار یأس و دلسردی نمی شوند.” من به تو می گویم ” به یک کل بپیوند و با همه ی ذهن و تن خود برای آن کار کن .
  2. هیچ چیز ثابت نبود و نیست و نخواهد ماند و یادت باشد به خاطر تغییرات مقطعی ناکام کننده در یک برهه ی تاریخی ناامید نباشی.
  3. مقتضیات هر عصر را بشناس و مسائل امروز را با معیارهای دیروز مقایسه نکن .
  4. فراموش نکن پیشرفت دائمی و بی وقفه توهم است . پیشرفت همیشه در طول تاریخ “دستخوش موانع و مشکلات و حتی ناکامی های بسیار شده است و هرگز این طور نبوده که به طور یکنواخت در خطی مستقیم پیش برود” و حتی پیشرفت در علوم مختلف هم عرض هم نیستند و این نباید برای تو ناکام کننده باشد .
  5. ما نباید اجازه دهیم “دیدگاه ناقص مان ما را به افسردگی بکشاند یا روزگارمان را با یأس و ناامیدی خراب کند.”

ساجده : در پایان سوال من از شما این است که به چه چیزهایی در زندگی بیشتر توجه کنیم؟

ویل دورانت: اگر از من می پرسی می گویم : حواس پنجگانه ات و طبیعت و ” بدان طبیعت مقدم بر فلسفه است.” لذت های طبیعت کم نیستند: ” خیره شدن به برف در زیر پرتوهای آفتاب یا تماشای آسمان شب دلیل سرشاری است برای دوست داشتن زندگی . به کودک نگاه کن ” اگر کودک خوشبخت تر از بزرگسال است به این خاطر است که بدن بیشتر و روح کمتری دارد و می فهمد که طبیعت مقدم بر فلسفه است و قبل از فلسفه می آید. در مورد خودم اگر بخواهم به تو بگویم ” فکر می کنم آخرین چاره و پناهم خود طبیعت باشد.”

دوم به تو می گویم به کار توجه کن . کاری معنا دار و هدفمند. ” فقط آدمی که وقت آزاد زیادی دارد و کار زیادی نمی کند،به ناامیدی روی می آورد.”یادت می آید به تو گفتم ” ولتر زمانی گفته بود وقت هایی پیش می آمد که ممکن بود خودش را بکشد اگر آن همه کار سرش نریخته بود.” 

و در پایان به تو می گویم : ” معنی زندگی در فرصتی ست که زندگی برای تولید یا یاری رساندن به چیزی بزرگ تر از خودمان به ما می دهد.”

ساجده : ممنونم از تو ویل دورانت عزیز بابت تمام آنچه به ما آموختی و یادآوری کردی.

 

2 پاسخ

  1. سلام عزیزم بلاخره موفق شدم وارد سایتت بشم اونم از طریق لینکی که برای کامنت وبلاگم گذاشته بودی

    ساجده جان این نوشته ت خیلی کاربردی و عالی بود ( البته مثل نوشته های دیگه ت)
    دوستش داشتم چون فکر میکنم در مورد یه موضوع مفصل و مهم ، به طور خلاصه ولی مفید نوشتی
    قسمت آخرش که در مورد طبیعت و کار بود رو خیلی زیاد دوست داشتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط